دکتر علی صاحبی کیست؟
دکتر صاحبی، روانشناس ایرانی است که دورۀ کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه تهران گذراند. او درجۀ دکترا خود را از دانشگاه نیوسات ولز سیدنی گرفت و همچنین دارای درجۀ فوق دکترا در اختلالات وسواس است.
دکتر صاحبی طی سالیان، فعالیتهای بسیاری انجام داد. او در دانشگاه فردوسی مشهد به مدت هشت سال تدریس کرد؛ در سال 2006 به جنبش روانشناسی تئوری انتخاب و مؤسسۀ واقعیت درمانی ویلیام گلسر پیوست و پس از آن مرکز آموزش واقعیت درمانی ایران را بنیانگذاری کرد. همینطور از این شخصیت برجستۀ علمی کشورمان تاکنون بیش از 40 کتاب و 35 مقاله منتشر شده است.
این سخنرانی دکتر صاحبی که در تداکس کیش (TEDx Kish) برگزار شده است درباره نحوه آشنایی او با کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلسر میباشد؛ اما مفهوم تئوری انتخاب چیست؟!
شروع سخنرانی
در این سخنرانی دکتر صاحبی صحبتهایش را با بیان داستانی از زندگی خود آغاز میکند و میگوید که چگونه برحسب اتفاق با کتاب تئوری انتخاب اثر ویلیام گلسر آشنا شده است. او یکی از بهترین شیوههای شروع سخنرانی که داستان شخصی است را برگزیده و همراه با آن پیش میرود.
این روش قدرتمند یعنی استفاده از یک داستان شخصی، مخاطب را کنجکاو کرده و او را ترغیب میکند تا در ادامۀ سخنرانی همراه سخنران باشد و با دقت و کنجکاوی هر چه بیشتر به سخنانش گوش دهد. داستان های جذاب و خاطرات شخصی انسان ها را اغوا و جذب می کنند.
به قول خانم پاتریشیا فریپ؛
مقاومت کردن در برابر یک داستان خوب غیرممکن است.
اگر علاقمند به یادگیری مهارت داستان گویی (Storytelling) به صورت حرفه ای هستید، پیشنهاد می کنیم سری به این مقاله بزنید.
استفاده از اسلاید
در ادامه، دکتر صاحبی، به کمک تصاویر و اسلایدها مباحث تئوری انتخاب و سخنان خود را به شیوه ای جذاب تر و شفاف تر ارائه می دهد.
نکته مورد توجه این است که او در اسلایدهای خود از تصاویر بزرگ و با کیفیت استفاده کرده، همینطور نوشتههای موجود در هر اسلاید، فونتی ساده و واضح داشته و به آسانی خوانده میشوند.
سخنران به خوبی از این مهم آگاه است که باید در هر اسلاید به یک موضوع اشاره و از حاشیهپردازی خودداری کند. زیرا همان گونه که احتمالا حدس میزنید، پرداختن به چندین موضوع در یک اسلاید باعث خستگی مخاطب گردیده و حتی شاید از شدت بیحوصلگی خوابش ببرد!
البته هنوز هم امکان این وجود داشت که اسلایدها خلاصه تر و طراحی آن ها جذاب تر شود.
بیان مثال و نمونهای جذاب
در دقیقه 5، دکتر صاحبی این تعریف از رفتار که توسط ویلیام گلسر مطرح شده بود را ارائه میدهد:
سپس برای درک بهتر مخاطب از این تعریف، مثالهایی مطرح میکند:
- اگر در حین رانندگی توی خیابونهای شلوغ یا توی اتوبانهای ناامن ایران در حین رانندگی تکست هم میزنیم، به این میگن رفتار کردن.
- اگر هنگامی که کسی مانع ما میشه توی زندگی یا نیاز ما را مغفول میگذاره و ما عصبانی میشیم و با مشت به صورتش یا به دیوار میکوبیم، این هم یک رفتاره.
- اگر از کار اخراج میشیم به ناحق و بعد نگران وضعیت مالی و اجاره ی خونمون هستیم و احساس غم و افسردگی و درماندگی میکنیم، این هم یک رفتاره.
این مثالهای جذاب که در زندگی هر شخصی اتفاق افتاده باعث میشوند که هر نفر خاطرات و تجربیاتی را به یاد آورد و به این صورت مطالب، هر چه بیشتر و بهتر در ذهن مخاطب نقش میبندند. ( مثل توی حوض افتادن دوران بچگی، تقلب کردن دوران مدرسه، عاشق شدن و عروسی کردن و از این دست موارد)
سخنران، پس از معرفی موفق ماشین رفتار، باری دیگر از چاشنی اثرگذار و پرقدرت داستان شخصی استفاده کرد که در عین حال نمونه و مثالی فوقالعاده جذاب برای تشریح ماشین رفتار بود.
عجز و ناتوانی او در طی دورانی از زندگی، احساسات مخاطب را برانگیخته و او را مشتاق به شنیدن ادامۀ ماجرا میکند تا بالاخره بتواند دریابد که چه بر سر شخصیت اصلی داستان آمد و چگونه از آن مخمصه نجات یافت. او با بیان این داستان، گفتههای پیشین خود را تثبیت کرد.
پرسیدن سؤال و طنز
در ادامۀ صحبتها، دکتر صاحبی از دو چاشنی پرسیدن سؤال و طنز کمک گرفت.
ابتدا سؤالی بسته پاسخ مطرح کرد که “اگه یه ماشینی تو خیابون راه بره، آیا امکانپذیر هست که چرخهای عقب ماشین 60 کیلومتر سرعت بره و بعد چرخهای جلوش 80 کیلومتر؟”
پاسخ این سؤال طبیعتا خیر است. او با بیان این پرسش، توجه مخاطب را باری دیگر به چالش میکشد. سپس در سؤال دوم از طنز بهره میبرد که باعث خنده حضار میشود. استفاده از طنز در زمان و مکان مناسب باعث جذابیت سخنرانی میگردد اما وای از وقتی که بیموقع استفاده شود!
تسلط بر مطالب
از نکات بسیار مهمِ دیگر این است که سخنران به خوبی بر مطالب واقف و مسلط است. دکتر صاحبی تمام اطلاعات و نکات را خود، به خوبی درک و هضم کرده و دقیقا به علت همین درک عمیق، به بهترین شکل ممکن، نکات را به مخاطبین انتقال میدهد. این نیروی ویژهای که در سخنان گوینده موج میزند باعث شده که شنونده نیز سخنانش را با جان و دل بپذیرد.
زبان بدن
زبان بدن درست همواره یکی از مؤلفههای مهم در برقراری ارتباط با مخاطب است و حتما میدانید که تاثیر به سزایی در انتقال پیام به مخاطبان دارد.
حرکات بدنی ما به همان اندازه که میتوانند تاثیر پیام را چندین برابر کنند، از طرفی هم ممکن است حامل پیامهای منفی باشند و باعث بروز احساساسات ناخوشایند یا بیتفاوتی در مخاطب شوند. (تصور کنید که یک کمدین در حال تعریف کردن یک طنز باشد اما با چهرهای جدی یا عبوس! در این حالت چه احساسی به شما دست میدهد؟)
در این سخنرانی، دکتر صاحبی به نکات مهم زبان بدن هنگام سخنرانی توجه ویژهای دارد. او به خوبی از قدرت نفوذ ارتباط چشمی آگاه است و به صورت مداوم با حضار ارتباط چشمی برقرار میکند. با این وجود این نکته را نیز میداند که به آنها بیش از حد خیره نگردد تا مبادا احساسات بدی را القا کند.
علاوه بر ارتباط چشمی صحیح، گوینده از ابتدا تا انتهای سخنرانی، با استفاده به جا از دستان خود، باعث انتقال بهتر گفتهها میگردد.
نحوه ایستادن و راه رفتن نیز از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا سخنران نباید بیش از اندازه جنب و جوش کند و یا برعکس، خشک و بیحرکت در یک نقطه ایستاده باشد. دکتر صاحبی با راه رفتن و ایستادن به اندازه، سخنرانیاش را از یکنواختی و سکون نجات میدهد. اما به نظرتان وی در حرکات بدنیاش کاملا بینقص عمل میکند؟
یقینا خیر! مسئله منفی سخنرانی او این بود که گوینده به دفعات از محدودۀ روشن استیج خارج میشد؛ به این صورت که در تاریکی فرو میرفت و چهرهاش مشخص نبود. این نکته بسیار مهم است که هنگام سخنرانی، مکان قرارگیری خود را طوری تنظیم کنیم که مخاطبان به خوبی چهره ما را ببیند.
پایان سخنرانی
حال میرسیم به آخرین قسمت از صحبتهای دکتر صاحبی و نحوۀ پایان دادن به سخنرانی او در مورد تئوری انتخاب، اما پیش از آنکه به بخش پایانی برسیم اجازه دهید این سوال را مطرح کنم که آیا در انتهای ویدیو صافتر روی صندلی نشستید؟
آیا خودکار را بین دهانتان قرار دادید؟
دکتر صاحبی به این روش مخاطبین را دعوت به انجام کار کرد. او در راستای موضوع سخنانش، از حضار درخواست کرد که در آن لحظه صافتر روی صندلی بنشینند و با گذاشتن یک خودکار یا انگشت در دهان، کاری کنند که دهانشان به حالت خنده در آید و حس بهتری پیدا کنند.
مخاطبان با انجام این اعمال احساس بهتری داشتند. شما چطور؟
اگر شما هم همین حس را تجربه کردید پس به خوبی از تأثیر سخنان سخنران آگاه شدهاید. دکتر صاحبی به صورت تجربی عملکرد دو طرفه اکشن و احساس را برای همه ما قابل لمس کرد. در این روش که اصطلاحا دعوت به اقدام (call to action) نامیده میشود، سخنران مخاطب را به اقدامی مشخص دعوت میکند. پس پیشنهاد میشود که برای اثربخشی بیشتر مطالبتان در یک سخنرانی، حتما شنونده را به انجام یک عمل فرا بخوانید. این کار باعث می شود یک پایان به یادماندنی و الهام بخش را برای مخاطبان رغم بزنید.
در این مقاله تمام تلاشم را به کار بردم تا مطالبی مفید ارائه دهم و قطعا همه ما میتوانیم با یادگیری این مهارت یعنی سخنرانی، ارتباطات خود را بهبود بخشیم و خود را رشد دهیم.
“اشتیاقتان برای یادگیری را توسعه دهید، تا هرگز در راه رشد و تعالی متوقف نشوید.”
آنتونی جی.دی آنجلو
,سلام.عرض ادب.من تازه با شما آشنا شدم.خوشحال هستم ولبریز از عشق و امید به خدای مهربان.
سلام
وقت تون بخیر
ممنون از لطف شما
سلام ،تجربیات شخصیت ی، ک متحول شده است ،،اثر مستقیم بر مخاطب میگذاره
عالییییی بود
سلام آقای خورموجی عزیز
ممنون از اینکه نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید
بهترین ها رو براتون آرزو داریم