همانطور که در عنوان بیان شد، در این مقاله قصد داریم به معنی و مفهوم ارتباط بپردازیم. امروزه ارتباط های ما، سرمایههای ارزشمندی برای زندگی و کسب و کارمان میباشند. از این رو حفظ و تقویت آنها اهمیت زیادی دارد.
طبق تعریف سازمان جهانی یونسکو (UNESCO) در قرن ۲۱ به فردی باسواد گفته میشود که دارای شش شاخص یا پارامتر زیر باشد:
١. سواد عاطفی:
توانایی ایجاد روابط عاطفی با نزدیکان بخصوص خانواده و دوستان.
٢. سواد ارتباطی:
توانایی برقراری ارتباط و تسلط بر مهارتهای ارتباطی برای بکار گیری در جامعه و نیز رعایت آداب معاشرت اجتماعی.
٣. سواد مالی:
توانایی مدیریت مالی و اقتصادی و بطور کلی داشتن هوش مالی.
۴. سواد رسانه:
تشخیص اعتبار و راستی رسانهها و تفکیک خوب از بد.
۵. سواد آموزش و پرورش:
توانایی پرورش فرزندان و آیندهسازان جهان و نیز آموزش کارمندان سازمانها.
۶. سواد رایانه:
توانایی استفاده از رایانه و برخورداری از مهارتهای حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات.
همان گونه که مشخص است در عصر کنونی برخورداری از مهارت خواندن و نوشتن و حتی داشتن مدارک دانشگاهی شرط کافی برای باسوادی نیست و از انسان های قرن بیست و یکم انتظار بیشتری میرود.
اکنون که فهمیدیم یکی از مهم ترین شاخصههای سواد، توانایی برقراری ارتباط و نیاز به ارتباط داشتن است و همچنین یکی از ویژگیهای مهم انسانهای موفق برخورداری از مهارتهای ارتباطی حرفهای است، قصد داریم در این مقاله به این موضوع مهم و ارزشمند بپردازم.
قبل از هر چیز نیاز است تعریفی از مفهوم ارتباط داشته باشیم و به این سوال پاسخ دهیم که …
فرآیند ارتباط چیست؟
در کتب و مقالات مختلف تعریفهای گوناگونی برای ارتباط ارائه شده است از جمله:
” ارتباط فرآیندی است که طی آن افکار، عقاید و احساسات یک فرد به فرد دیگر منتقل میشود”
” ارتباط فرآیندی است آگاهانه یا ناآگاهانه، خواسته یا ناخواسته که از طریق آن احساسات و نظرات به شکل پیامهای کلامی و غیرکلامی بیان، ارسال، دریافت و ادراک می شوند”.
اما ساده ترین تعریفی که میتوان ارائه داد این است که:
“ارتباط یعنی هر نوع تعامل دو سویه“
گاهی ممکن است این تعامل دوسویه بین دو نفر باشد یا ممکن است بین یک نفر با چند نفر دیگر باشد مانند سخنرانی کردن برای یک جمع چندین نفره.
با این تعریف میتوان برای این تعامل اجزایی را در نظر گرفت.
اجزا و ارکان یک ارتباط چه چیزهایی هستند؟
همانطور که گفته شد ارتباط یک فرآیند یا تعامل دو طرفه است و از این رو اجزایی دارد که به سه جز اصلی آن اشاره میگردد.
-
فرستنده
اولین جز، فرستنده پیام است. کسی که شروع کننده ارتباطی میباشد و حداقل یک پیام کلامی یا غیرکلامی را به طرف مقابل (گیرنده) ارسال میکند.
-
گیرنده
کسی که پیام را دریافت میکند گیرنده پیام محسوب میگردد. حال این پیام بصورت کلامی منتقل شده باشد و یا بصورت غیرکلامی، در هر صورت انتقال پیام صورت گرفته است.
-
پیام
محتوایی که از فرستنده به گیرنده منتقل میگردد، پیام گفته میشود.
نکته قابل توجه این است که هر دو طرف این ارتباط هم زمان می توانند هم فرستنده پیام باشند و هم گیرنده و به نوعی این فرآیند مانند یک سیکل دوطرفه است که، پیام دائما در آن در حال انتقال است. این نکته از آن جهت قابل قبول است که پیام را کلامی و غیر کلامی بدانیم. به عنوان مثال یک سخنران، فرستنده پیام محسوب می شود و از طرفی هم بازخوردهای غیرکلامی مخاطبان را از طریق ارتباطهای چشمی، لبخند و حالت چهره آن ها را دریافت می کند، پس با این تعریف، هم زمان گیرنده پیام نیز محسوب می گردد.
نکته دیگری که اهمیت دارد این است که برقراری ارتباط مزیتی برای کسی نیست چرا که، این تعامل ناخودآگاه و غیر ارادی صورت می پذیرد. پس اگر کسی بخواهد این را برای خود نقطه قوت در نظر بگیرد کار گزاف و غیرمنطقی ای انجام داده است. به عنوان مثال کسی نمیتواند بگوید کلیه پیامهای کلامی و غیر کلامی من در کنترل کامل من است. خلاصه آن که هر انسان زندهای که در یک سوی فرآیند ارتباط قرار دارد، خواه ناخواه ارتباطی برقرار می کند و اختیاری در این کار ندارد.
با این توضیحات ممکن است این سوال پیش بیاید که پس بیان این مطالب از چه رو اهمیت داشت؟
وقتی ما بصورت اتوماتیک در چرخه و فرآیند ارتباطی هستیم، ارتباط چه اهمیتی دارد و پرداختن به آن چرا مهم است؟
برای پاسخ به این سوالات وارد بخش مهم تری از موضوع ارتباطات می شویم و آن هم مفهوم ارتباطات موثر است. پیشنهاد می کنیم مقاله ارتباط موثر را که به منظور آشنایی هر چه بیشتر شما با مبحث ارتباطات آماده شده را مطالعه کنید!
همه ی ما انسان ها در طول روز با یکدیگر در ارتباط هستیم و این به شیوه های مختلف یعنی مکالمه، زبان بدن، رسانه های اجتماعی، ایمیل، تلفن و … اتفاق می افتد. اگر اندکی در این مورد تامل کنید، متوجه می شوید که ما برای همه ی کارهای که انجام می دهیم فقط به ارتباطات خود متکی هستیم؛ از برنامه ریزی برای تعطیلات خود گرفته تا خرید ماشین، سفارش غذا و … .
بنابراین یکی از دلایلی که باعث تهیه و انتشار این مقاله شد، در وهله اول این است که ما در تمام زندگی خود به واژه ارتباطات نیاز داریم و چه بهتر است که آن را به بهترین شکل بشناسیم و به یک متخصص در حوزه ارتباطات تبدیل شویم.
طبق تحقیقاتی که انجمن منابع انسانی (SHRM) انجام داده؛ از بین 100 هزار کارمندی که مورد بررسی قرار گرفتند (حدود 400 شرکت)، این انجمن به این نتیجه رسیده بود که شرکت ها در سال مبلغی معادل 62.5 میلیون دلار به دلیل ضعف کارمندان در برقراری ارتباط و نداشتن ارتباطات قوی از دست می دهند. و جالب تر اینکه که این مبلغ 62/5 دلار فقط درآمد از دست رفته یک شرکت است و اگر بخواهیم درآمد از دست رفته 400 شرکت را حساب کنیم، رقمی در حدود 24 میلیارد دلار خواهد بود.
بنابراین صرف نظر از نوع ارتباطی که برقرار می کنیم (کلامی، غیرکلامی، نوشتاری، شنیداری، تصویری و …)، اگر نتوانیم یک ارتباط موثر با دیگران برقرار کنیم، در این صورت خود و دیگران را در معرض خطر قرار می دهیم.
6 مانع اصلی عدم برقراری یک ارتباط موثر و اثربخش:
نارضایتی یا عدم علاقه به کار
گاهی افراد نسبت به چیزی یا شرایطی نارضایتی دارند یا در مورد یک کار، علاقه ای به انجام آن ندارند. و این یک عامل است که مانع برقراری ارتباط با دیگران می شود. یعنی خیلی سخت و به ندرت پیامی دریافت و منتقل می شود! در این شرایط غلبه بر این مانع مشکل است و تنها راه، تغییر طرز فکر و تغییر شرایط موجود یا ترک کردن محل کار است.
ناتوانی در گوش دادن به دیگران
مهارت گوش دادن موثر یکی از جنبه های مهم یک ارتباط موثر است. بنابراین اگر در تلاش هستید که به صحبت های طرف مقابل خود گوش نکنید، باید بدانید که نمی توانید با او ارتباط برقرار کنید. چرا که شما بر اساس یک سری از تصورات درونی خود، آن ها را قضاوت می کنید و به خود اجازه می دهید راجع به نیاز های او فرضیاتی را بیان کنید که شاید درست نباشد. پس در تلاش باشید یک شنونده خوب برای مخاطبانتان باشید تا یک ارتباط موثر بین شما شکل بگیرد.
عدم شفافیت و اعتماد در یک ارتباط موثر
در صورت عدم شفافیت و اعتماد، برقراری ارتباط با دیگران به هر شیوه ای (ارتباط کلامی، ارتباط غیرکلامی و …) سخت و دشوار خواهد بود. برای مثال اگر حقوق کارمندان خود را بعد از گذشت یک ماه هنوز پرداخت نکرده اید، مضطرب می شوند و در ذهن خود شروع به حدس زدن می کنند و در نتیجه این پردازش ذهنی، شما نخواهید توانست یک ارتباط خوب با آن ها برقرار کنید.
سبک ارتباطی متفاوت
قطعا شما هم این را باور دارید که افراد به تناسب شخصیت درون گرا و برون گرایی که دارند سبک ارتباطی خاصی نیز خواهند داشت. برخی افراد بسیار رک و مستقیم پیام خود را منتقل می کنند اما برخی دیگر یک رویکرد کلی و غیرمستقیم دارند. از طرفی اغلب افراد داده محور هستند و از اطلاعات و آمارهای دقیق استفاده می کنند و در مقابل افرادی هم هستند که کلیات را ترجیح می دهند و به همان بسنده می کنند. همین تفاوت سبک ها است که باعث می شود در درک مسائل مربوط به ارتباطات به مشکل بربخوریم و نتوانیم یک ارتباط موثر را پایه ریزی کنیم. بنابراین تلاش کنید با هر شخص به سبک ارتباطیش، ارتباط برقرار کنید، نه سبک ارتباطی خودتان.
درگیری در محل کار (وجود اختلاف در یک ارتباط)
درگیری و اختلاف در محل کار به دلایل مختلف اتفاق می افتد اما، در صورت بروز چنین اتفاقی ما شاهد یک مانع برای ارتباط خواهیم بود. دلیل و ماهیت این اختلافات مهم نیست اما چیزی که خیلی مهم است، تلاش برای ریشه کن کردن این درگیری و اختلافات است. چرا که اگر این اختلافات رشد کند، شاهد جبهه گیری افراد خواهیم بود که این بزرگ ترین مانع برای برقراری ارتباطات دو سویه می باشد.
تفاوت های فرهنگی در یک ارتباط
درک تفاوت فرهنگ ها در ارتباطات بسیار مهم و حیاتی است. بنابراین سعی کنید در برقراری ارتباط با دیگران، به فرهنگ های مختلفی که افراد یک قومیت یا منطقه و حتی بین المللی دارند، شناخت کافی پیدا کنید. اگر در این زمینه شناخت نداشته باشید حتی ممکن است یک کلمه ای که به اشتباه تلفظ کرده اید برای شما دردسر ایجاد کند و باعث ناراحتی دیگران شود. اگر به تفاوت فرهنگ ها توجه نکنید، به احتمال زیاد نخواهید توانست با افراد یک قومیت یا مذهب خاص ارتباطات ویژه ای برقرار کنید.
نتیجه گیری:
همه ی ما باید فعالانه در تلاش برای تقویت مهارت های ارتباطی و مشارکت برای برقراری یک ارتباط باشیم. موانعی که در این مقاله گفته شد، می تواند شروع خوبی برای بهبود و تقویت ارتباطات شما باشد، بنابراین تلاش کنید که در دام این موانع گرفتار نشوید. و به یاد داشته باشید در مسیر تقویت مهارت های ارتباطی و فردی قطعا تامل، همدلی و از همه مهم تر تمرین می توانند به شما کمک کنند. هیچ انسانی کامل نیست اما باید تلاش کنید که به شناخت هر چه بیشتر خود و دیگران بپردازید و در این مسیر اعتراف به اشتباهات و تلاش برای جبران اشتباهات می تواند یک ویژگی مثبت در شما ایجاد کند و آن هم علاقه به ایجاد ارتباطات سازنده است.