همانطور که در مقاله “سخنرانی چیست؟” گفته شد، سخنرانی اکوسیستمی دارد و مخاطب نیز جزئی از این اکوسیستم است. بدون شک میتوان گفت مهم ترین کار یک سخنران، شناخت مخاطبانش هست. هر چه این شناخت دقیقتر و با جزئیات بیشتری باشد احتمال موفقیت شما در سخنرانی افزایش مییابد.
شناخت دقیق مخاطبان مزایای بسیار زیادی دارد از جمله:
- ایجاد جذابیت در سخنرانی
- کاهش میزان استرس سخنران
- مدیریت بهتر بحران های احتمالی
- نفوذ و تاثیرگذاری بیشتر در مخاطبان
- برقراری سریع ارتباط بین سخنران و مخاطبان
- و…
دیوید بکت (مربی معروف سخنرانی در هلند) میگوید:
صرف وقت برای شناخت خصوصیات شنوندگانتان و مطابقت دادن لحن و جزئیات پیغامتان میتواند تاثیر شما را بیشتر کند.
برای شناخت مخاطب به چه اطلاعاتی نیاز داریم؟
دسته اول: اطلاعات آماری
تعداد مخاطبان
آگاهی از تعداد مخاطبان به ما کمک میکند تا هم زمان بندی بهتری داشته باشیم و هم نحوه ارائه خود را با دقت بیشتری تنظیم کنیم. به عنوان مثال اگر تعداد شرکتکنندگان بین ۱۵ تا ۲۰ نفر باشد، امکان ارتباط دو طرفه و یا پرسش و پاسخ نیز بیشتر است. در حالی که این کار در جمعیتی حدود ۲۰۰ نفر بسیار سختتر میشود.
از طرفی هم به کنترل و کاهش ترس و استرس در سخنرانی کمک شایانی میکند. فرض کنید شما را به یک سخنرانی دعوت کردهاند اما هیچ اطلاعی از تعداد مخاطبان ندارید. وقتی به سالن سخنرانی میروید متوجه میشوید که تعداد مخاطبان شما بیش از ۳۰۰ نفر هست. چه احساسی میکنید؟ بدون شک ترس و استرس شما افزایش میباید.
اما اگر قبل از سخنرانی، از این تعداد اطلاع داشتید مطمئنا میتوانستید تصویرسازی کنید و ذهن خود را برای این تعداد آماده نمایید.
میانگین سنی
بسیار مهم است که بدانیم برای چه گروه سنی از افراد قرار است سخنرانی کنیم، چرا که میبایست متن سخنرانی و واژگان مورد استفاده در آن را با توجه به همین بخش آماده نماییم. از سویی دیگر نحوه اجرای ما ارتباط مستقیمی با سن مخاطبانمان دارد. مثلا میزان و نوع شوخیها و طنز در سخنرانی برای سنین پایین نسبت به افراد مسن بسیار متفاوت است.
ترکیب جنسیتی
مخاطبان ما ممکن است همگی آقا یا همگی خانم باشند و یا ممکن است ترکیبی از آقایان و خانمها باشند. با دانستن این اطلاعات میبایست با ادبیات و لحن مناسب هرکدام از گروهها صحبت نماییم. به عنوان مثال سرعت کلام، لحن و بیان ما هنگام سخنرانی برای خانمها باید آرام، با ظرافت و متعادل باشد.
میزان تحصیلات و تخصص
دانستن این موضوع که مخاطبان ما از لحاظ تخصصی در چه سطحی هستند و چه تحصیلاتی دارند، به ما کمک میکند تا مثال ها و اصطلاحاتی را که قرار است بکار ببریم به خوبی انتخاب نماییم. اگر مخاطبان ما در رابطه با موضوعی که قرار است ارائه کنیم متخصص هستند، بیشک باید از واژگان و اصطلاحات تخصصی استفاده نماییم ولی اگر غیر متخصص هستند حتما باید معنا و مفهوم اصطلاحات را بیان کنیم و تا جایی که امکان دارد از اصطلاحات تخصصی استفاده نکنیم.
فرهنگ و رسوم
کلمات و عبارات زیادی هستند که در قومیتها و فرهنگهای مختلف معنا و مفهومی متفاوت دارند. ممکن است یک واژه در یک فرهنگ جالب و خندهدار باشد ولی در فرهنگ دیگر همان حرف بی احترامی و توهین تلقی شود.
از طرفی شناخت دقیق آداب و رسوم مخاطبان به شما کمک میکند تا بتوانید با حضار به خوبی ارتباط برقرار کنید. حدود دو سال پیش نیک وی آچیچ (Nick Vujicic) به ایران آمد، در همان شروع سخنرانی چند ثانیهای به زبان فارسی با مخاطبان سلام و احوال پرسی کرد. خود من که در آن همایش بودم بسیار شگفت زده و خوشحال شدم که سخنران بزرگی مثل نیک با زبان کشور من شروع به صحبت کرده است و همین کار به ظاهر ساده تاثیر بسیار زیادی در ارتباط و اتصال قلبی سخنران با مخاطبش داشت.
شرایط اجتماعی و اقتصادی
شاید این سوال برای شما مطرح شده باشد که وضعیت اقتصادی یا جایگاه اجتماعی مخاطبان چه کمکی به ما میکند؟
باید بگویم که اگر راجع به وضعیت اقتصادی و جایگاه اجتماعی مخاطبان اطلاعات کافی داشته باشید، طبعا خواهید توانست محتوا و موضوعی در خور و شایسته مخاطب ارائه دهید. مثلا سخنرانی با موضوع رازهای ثروتمند شدن هیچ گاه برای افراد متمکن و ثروتمند نمیتواند جذاب باشد. یا برعکس اگر بخواهیم برای عدهای از افراد کم درآمد با موضوع کمک به نیازمندان سخنرانی کنیم احتمالا دستاورد مثبتی نخواهیم داشت.
دانستن جایگاه اجتماعی افراد نیز به ما کمک میکند تا ادبیات و نوع ارائه خود را متناسب با مخاطب تغییر دهیم.
دسته دوم: دانش و نگرش مخاطبان
در این بخش باید به سه سوال اساسی پاسخ دهیم:
- مخاطبان درباره موضوع سخنرانی چقدر میدانند؟
- نگرش و دیدگاه آن ها راجع به این موضوع چیست؟
- مخاطبان چه طرز فکر و چه تعصباتی دارند؟
پس از یافتن این موارد باید دست به کار شوید و برای هرکدام راه حل مناسبی بیاندیشید. به عنوان مثال اگر نگرش مخاطبان نسبت به ثروت و پول منفی است، باید اول تعریف درست و استانداردی راجع به پول و ثروت ارائه دهیم و پس از آن راجع به این موضوع سخنرانی نماییم.
دسته سوم: ویژگی های فیزیکی و ذهنی مخاطبان
تمامی انسانها یک سری ویژگیهای فیزیکی و ذهنی یکسان دارند که با در نظر گرفتن آنها در سخنرانی میتوانیم تاثیر خود را دو چندان کنیم. این ویژگیها به شرح زیر است:
- انسانها نمیتوانند به یک نقطه خیره بمانند پس لطفا اگر مجبورید پشت تریبون سخنرانی کنید، حتما از زبان بدن خود استفاده نمایید و گاهی نیز همان پشت تریبون حرکت کنید.
- نور زیاد و کم باعث اذیت کردن چشم مخاطب میشود. تا جایی که برایتان امکان پذیر است، مکانی را برای سخنرانی استفاده کنید که از لحاظ روشنایی نه زیاد روشن و نه کم نور باشد.
- بدن انسان تقریبا بعد از هر ۹۰ دقیقه نیاز به تغذیه دارد. پیشنهاد میکنم اگر قرار است سخنرانی طولانی داشته باشد، حتما بعد از هر ۹۰ دقیقه یک پذیرایی و استراحت کوتاه داشته باشید.
- بدن ما انسانها علی رغم تصور خیلی از افراد، برای نشستن طراحی نشده است. پس حداقل هر نیم ساعت یک بار مخاطبان را به بهانه های مختلف از جمله بازی و کار عملی، از جای خود بلند کنید تا خون در بدن حرکت کند و احساس کرختی و خستگی از بدن خارج شود.
- مخاطب ما حداکثر بین ۲ تا ۴ نکته به یادش میماند. پس اگر میخواهید یک سخنرانی به یاد ماندنی داشته باشید، سعی کنید حداکثر ۳ تا ۴ پیام اصلی داشته باشید.
- تحقیقات نشان داده است که حضار اطلاعات تصویری را خیلی بهتر میپذیرند. با این آگاهی به این پی میبریم که میتوان از اسلاید، عکس یا فیلم استفاده نمود. این کار جذابیت ارائه ما را بیشتر خواهد کرد.
- اگر احیانا از اسلاید استفاده میکنید دقت کنید متن و نوشته زیادی در آن به کار نبرید زیرا انسان هم زمان به دو چیز نمیتواند تمرکز کند.
در دوران دانشجویی یکی از چالشها من این بود که هم به صحبتهای استاد خود گوش دهم و هم فرصت خواندن مطالب اسلایدها را داشته باشم. این کار باعث میشد از ادامه کار خسته و دل زده شوم و بخش زیادی از مطالب را متوجه نشوم.
دسته چهارم: یافتن نیازها و منافع مخاطبان
یکی از مهترین بخشهای مخاطب شناسی، اطلاع یافتن از علایق و نیازهای مخاطب است. با یافتن نیازهای مخاطب به راحتی میتوانیم محتوای خود را بر اساس این نیازها تهیه نماییم و با بیان آنها نظر مخاطبان را به خود جلب کنیم. در واقع در این بخش به انتظارات و توقعات مخاطبان نیز پی خواهیم برد.
مخاطب زمانی که احساس کند نیازش توسط ما رفع میگردد با دقت بیشتری به صحبتهای ما توجه میکنند.
بهتر است برای شفاف شدن نیازها و انتظارات مخاطبان این سوالات را از خودمان بپرسیم:
- نیازهای مخاطبان من چیست؟
- چه خواستههایی دارند؟
- چه ترسها و نگرانیهایی دارند؟
- به دنبال رسیدن به چه آرزوهایی هستند؟
- مسائل و مشکلات مخاطبان من چه چیزهایی است؟
- انتظارات و توقعات آنها از این سخنرانی چیست؟
- مخاطبان من چه منافع مهمی دارد؟
چطور این اطلاعات را کسب کنیم؟
-
مصاحبه
میتوانیم بصورت حضوری یا غیرحضوری با مخاطبان مصاحبه کنیم و از این طریق اطلاعاتی را کسب نماییم.
-
پرسشنامه
یکی دیگر از روشها استفاده از پرسشنامه هست. این پرسشنامه میبایست قبل از شروع سخنرانی بصورت مکتوب یا آنلاین در اختیار مخاطبان قرار گیرد.
-
حین ارائه
گاهی کسب اطلاعات قبل از سخنرانی امکان پذیر نمیباشد. در این حالت مجبوریم در حین ارائه سخنرانی، با پرسیدن سوال از مخاطبان به یک سری اطلاعات از جمله انتظارات و علایق آن ها دست پیدا کنیم.
-
برگزار کننده
اگر برای ارائه سخنرانی به جایی دعوت شدید، حتما اطلاعات مخاطبان را از برگزار کننده یا دعوت کننده دریافت نمایید.
-
سخنران قبلی
سخنران قبل از شما گزینه مناسبی است برای ارزیابی و تحلیل مخاطبان. میتوانید از او بخواهید اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهد از قبیل نحوه برخورد و ارتباط مخاطبان، میزان مشارکت آنها در مباحث، سطح آگاهی و دانش مخاطبان و اطلاعات دیگری از این دست.
همانطور که گفته شد مخاطب شناسی از اصول اولیه و پایهای هر سخنرانی است و یک سخنران خوب تمام تلاش خود را میکند تا مخاطبش را به خوبی بشناسد و روی او متمرکز میشود، چرا که مشتری اصلی هر سخنران، مخاطب اوست.
اگر نتوانید مخاطب خود را به خوبی بشناسید باید منتظر شکست سخنرانی خود باشید چرا که اصلیترین گام یک سخنرانی موفق، شناخت دقیق مخاطب هست.