خلاصه کتاب پاکسازی ذهن

خیلی از ما در طول روز افکار زیادی را در ذهن خود می پرورانیم، افکاری که گاهی آن را برای خودمان قابل توجیه و گاهی هم بدون هیچ دلیلی گرفتار آن افکار می شویم. ما دائما به فکر همسر و فرزندان، مسائل اقتصادی و مالی، جنگ و سیاست، بیماری و سلامتی، شغل، گذشته و آینده، حرف ها و نظرات دیگران راجع به خومان هستیم اما، شاید خیلی از ما به این آگاهی نرسیده باشیم که تنها میوه و حاصلی که این افکار برای ما می توانند داشته باشند، نشویم. این افکار ذهن ما را دچار یک به هم ریختگی خواهد کرد و نتیجه این به هم ریختگی و آشفتگی فقط و فقط اضطراب و استرس بیشتر خواهد بود.

برای این که بتوانیم ذهن آرامی داشته باشیم و کیفیت زندگی و روابط خود را به حد مطلوبی برسانیم، نیاز است که در وهله اول افکار و ذهنیت های که به مغز ما وارد می شوند را شناسایی و از همه مهم تر چگونگی ورود این افکار به ذهن مان را بررسی کنیم. این شناسایی افکار به ما کمک می کند راحت و ساده تر بتوانیم آن ها را از محدوده ذهنی خود برای همیشه حذف و به طور کامل پاکسازی ذهن را انجام دهیم.

در کتاب پاکسازی ذهن استیو اسکات و بری داونپرت، که خلاصه آن در این جا در اختیار شما عزیزان قرار خواهد گرفت، می توانید از تاثیر افکار مثبت و منفی بر روی سلامت جسم و روان خود آگاه شوید و زمینه را برای ساماندهی و مدیریت هر چه بهتر این افکار آماده کنید.

درباره کتاب پاکسازی ذهن برای موفقیت شدن در زندگی:

پاکسازی ذهن یکی از کتاب های حوزه روانشناسی است، که با بیان ساده و قابل فهم برای مدیریت ترس، اضطراب و استرس، خودسازی و خود مدیریتی می باشد. اگر شما هم درگیر آشفتگی ها به واسطه افکار مثبت و منفی هستید و در فکر بهبود این شرایط و ساماندهی ذهنتان می باشید، پیشنهاد می کنیم خلاصه کتاب پاکسازی ذهن را تا انتها مطالعه کنید و حتی در انتهای همین مقاله می توانید خلاصه کتاب پاکسازی ذهن اثر استیو اسکات و بری داونپرت را به صورت رایگان دانلود و با دوستان و آشنایان تان به اشتراک بگذارید.

سرفصل های کتاب پاکسازی ذهن، اثر استیو اسکات و بری داونپرت:

• مقدمه
• فصل اول: ساماندهی افکار
• فصل دوم: ساماندهی وظایف زندگی
• فصل سوم: ساماندهی ارتباطات
• فصل چهارم: ساماندهی محیط اطراف، ارزش ساماندهی محیط اطراف
• حرف های آخر در مورد ساماندهی و پاکسازی ذهن

آیا راهی برای پاکسازی ذهن وجود دارد؟

برای رسیدن به موفقیت در زندگی نیاز به ذهنی آرام دارید، ولی متاسفانه افکار چه مثبت و چه منفی باعث به هم ریختگی ذهن و مانع رسیدن شما به خلاقیت، نوآوری، حل مسائل و مشکلات می شود. ذهن برای خلق ایده و خلاقیت بوجود آمده، نه برای انباشت افکار. ذهن تان را به مثابه یک خانه در نظر بگیرید، زمانی که اسباب و اثاثیه خراب و بدرد نخور در این خانه باشد، این خانه به هم ریخته و خسته کننده و پر از انرژی منفی به نظر می رسد. ولی زمانی که این خانه را مرتب کنید و اسباب بدرد نخور را دور بریزید، احساس آرامش بی نظیری در این خانه حکمفرما می شود.

ذهن شما حکم یک میمون وحشی را دارد که، دوست دارد به همه جا سرکشی کند. مکالمات درونی تان، شما را به چیزهای بیهوده که در گذشته اتفاق افتاده اند یا امکان دارد در آینده اتفاق بیفتند، مشغول می کنند و باعث استرس، اضطراب، ناراحتی و عصبانیت تان می شوند و حتی حس رضایت و خشنودی درونی تان را از بین می برند.

خبر خوب این است که ما می توانیم بطور خودآگاه بر افکار خود تسلط پیدا کنیم و آن ها را تحت کنترل خود در آوریم تا به شادی و رضایت درونی برسیم.

مایندمپ کتاب پاکسازی ذهن

فصل اول : ساماندهی و مدیریت افکار

دلایل زیادی وجود دارد که باعث به هم ریختگی افکار ما می شوند، دلایلی از قبیل؛

استرس روزانه

ورود حجم زیاد از اخبار، به ویژه اخبار منفی و  انباشت اطلاعات روزانه، باعث به وجود آمدن استرس روزانه می شود. وقتی اطلاعات بیش از حد وارد ذهن می شوند، ممکن است مشکلاتی برای روح و روان ما به وجود آورند.

تناقض انتخاب

زمانی که شما گزینه های زیادی برای انتخاب داشته باشید، علاوه بر این که وقت تان را می گیرد، باعث سردرگمی شما نیز می شوند. انتخاب های بیشتر ممکن است نتایج بهتر و بی اشکال تری ارائه کنند اما، قطعا باعث خوشحالی بیشتر نخواهد شد.

وسایل خیلی زیاد

ما انسان ها وسایل زیادی را برای زندگی کردن دور خود جمع کرده ایم، بیشتر این وسایل اصلا استفاده نمی شوند. بیشتر لباس ها و نرم افزارهای که در گوشی مان هستند، ممکن است هیچ وقت استفاده نشوند، بیشتر پیام هایی که به ما می رسند در زندگی ما تاثیری ندارند. وقتی این پیام ها و وسایل اضافی را در زندگی خود تلمبار کرده ایم و کاری نمی توانیم در موردش کنیم، قطعا باعث فرسودگی ذهنی و اضطراب برای ما خواهد شده.

سوگیری منفی

سوگیری منفی چیست؟ از ابتدای زندگی انسان های اولیه، برای زنده نگهداشتن اجدادمان، مغزی برای آن ها طراحی شده بود که آن ها را به 3 اشتباه می انداخت، اغراق کردن در مورد تهدیدها، دست کم گرفتن فرصت ها و دست کم گرفتن امکانات.

یعنی عمر انسان بیشتر به مسائل و افکار منفی جذب می شود تا افکار مثبت. انسان وابستگی زیادی به افکار منفی نشان می دهد. چرا که هر فکر منفی که وارد ذهن می شود، واقعی بنظر می رسد. به عبارتی شما تهدیدها را تهدیدآمیزتر و چالش ها را سخت تر می بینید. اگر تمرکز حواس داشته باشید، این جایگزین خوبی برای افکار منفی خواهد شد.

ما با 3 عادت می توانیم یاد بگیریم روی فکرمان نه تنها متمرکز و مسلط شویم، بلکه با دغدغه های دنیای مدرن، با آرامش بیشتری زندگی کنیم.

عادت اول: تنفس عمیق و متمرکز

ما متاسفانه در اغلب ساعات شبانه روز، تحرک کمی داریم. پشت میز یا روی مبل می نشینیم و تلویزیون تماشا می کنیم یا روی مبل لم می دهیم. به همین خاطر عادت کرده ایم کوتاه و کم عمق نفس بکشیم.

توجه به نفس کشیدن می تواند، وضعیت آرام تری برای ذهن و بدن ما به وجود آورد. باید همیشه توجه داشته باشید که به حالت قوز کرده نشینید تا شش ها فضای بیشتری برای ورود اکسیژن داشته باشند و حواس تان باشد با بینی نفس بکشید نه از دهان. چون بینی، گازهای سمی را شناسایی و از عبور آن ها جلوگیری می کند و از راه دهان ویروس ها و باکتری ها، اجازه ورود پیدا می کنند.

وقتی هوا را وارد بدن تان می کنید از تنفس شکمی استفاده کنید و آرام شکم تان را بیرون دهید. تنفس سطحی، ریه ها را پر می کنند و در آن جا متوقف می شود، ولی در تنفس شکمی یا دیافراگمی، لوب های پایینی ریه را پر می کنند. تنفس دیافراگمی باعث کنترل ذهن می شود، ضربان قلب تان را کم می کند. ذهن آرام، به عضله ها آرامش می بخشد و عملکرد مغز به حالت عادی بر می گردد. سر و صدای مغز را ساکت می کند، حواس تان را از نگرانی ها پرت می کند و باعث احساس شادی و آرامش ذهن تان در روز می شود.

روش انجام دادن تنفس دیافراگمی یا شکمی:

• هر روز صبح، زمان خوبی برای انجام دادن تنفس دیافراگمی است.
• بهتر است جایی باشید که آرام باشد و کسی مزاحم تان نشود. برای 10 دقیقه گوشی موبایل یا لپ تاپ را خاموش کنید.
• ستون فقرات صاف و پاهای تان را صاف روی زمین بگذارید و دست ها را روی پاهایتان قرار دهید.
• آرام از طریق بینی هوا را وارد بدن کنید تا تمام ظرفیت ریه ها پر شود و در طول فرآیند، شکم تان باد کند.
• در طول فرآیند دم، سعی کنید تا 2 بشمارید.
• به آرامی و لطافت هوا را به صورت کامل بیرون دهید و بگذارید شکم تان به حالت طبیعی اش برگردد.

عادت دوم : مدیتیشن

مدیتیشن ورزشی برای مغزتان است . سال های متمادی است که مدیتیشن انجام می شود و به سنن بودایی، هند و چین باستان برمی گردد.

در کل مدیتیشن به این شکل برگزار می شود:

آرام بنشینید، به نفس کشیدن خود توجه کنید و هر عاملی را که باعث حواس پرتی تان می شود را کنار بگذارید. هر چه بیشتر تمرین کنید، این کار ساده تر و لذت بخش تر خواهد بود. مثل وزنه زدن در باشگاه است که باعث قدرتمند شدن عضلات تان می شود. مدیتیشن نیز عمیق ترین تاثیر را روی سلامت انسان دارد، باعث کم شدن استرس می شود و از پیری مغز جلوگیری می کند. مدیتیشن بخش های یادگیری و حافظه را در مغز قوی تر می کند. مطالعات جدیددر حوزه مدیتیشن، مهر تاییدی بر این ادعاست.

سعی کنید 10 دقیقه برای انجام آن وقت بگذارید. کافی است جای ساکت باشید و تمایل به انجام این کار داشته باشید. بنابراین در فضای ساکت و آرام، روی یک صندلی یا چهارزانو روی بالش روی زمین بنشینید ولی لم ندهید. تمام وسایل که حواستان را پرت می کند را از خود دور کنید، ستون فقرات صاف و دستانتان را روی پا قرار دهید. چشمان تان را ببندید یا به نقطه ای خیره شوید. تنفس عمیق و پاکسازی کننده از بینی بکشید و به تنفس کشیدنتان توجه کنید . اوایل فکرتان به موضوعات مختلفی کشیده می شود. هر بار این اتفاق افتاد دوباره فکرتان را به تنفس تان متمرکز کنید چرا که این فقط کار ذهن میمونی شما است که می خواهد بر شما غلبه پیدا کند. اوایل شما در جنگی همیشگی با ذهن میمونی تان هستید، ذهنی که دوست دارد به هر جا دلش می خواهد برود. باید تلاش کنید تا کنترل ذهن تان در دست بگیرید و آن را روی امور فعلی متمرکز کنید.

هدف مدیتیشن و وظیفه شما این است که مراقب باشید افکارتان را روی زمان حال و نفس کشیدنتان متمرکز کنید. و نتیجه تلاش های تان، ذهنی خواهد بود که کنترلش تمام و کمال در اختیار شما است.

عادت سوم: آموزش حقه های جدید به ذهن قدیمی تان

ذهن از خلا متنفر است، حتما باید ذهن از افکار پر باشد، پس چه بهتر، ذهن را با افکار سازنده پر کنید تا دوباره به سراغ الگوهای قدیمی فکری نرود.

وقتی کاری نمی توانید انجام دهید، مدام خود را سرزنش می کنید و می گویید؛ من هیچ وقت نمی توانم کاری را درست انجام بدهم در حالی که، این حقیقت ندارد. باید عادت کنید چرخه ی افکار منفی را قطع کنید و جلوی جریان آن مانعی بگذارید. مسائل یا مشکلاتی که وجود دارد را بپذیرید و با آن ها نجنگید. وقتی آن ها را بپذیرید، راهکاری برای بهبودی حل مساله پیدا خواهید کرد. علاوه بر این هر زمان فکرتان به هم ریخته باشد، یک کار مثبت انجام دهید که شما را از افکار منفی دور کند. کاری که به کمی فعالیت ذهنی و تمرکز احتیاج داشته باشد. مثل نوشتن، تمرین ساز، نقاشی، طراحی، تمرین کردن سخنرانی و … .

فصل دوم: ساماندهی و مدیریت وظایف زندگی

مشخص کردن ارزش های خود در زندگی

در زندگی خود به دلیل این که کارها، اطلاعات و داده ها متنوعی وجود دارد، اغلب نمی توانیم آن چه که برای زندگی مهم است را انجام دهیم و از انجام کارهای بیهوده و بی فایده پرهیز کرده تا بتوانیم به بهترین ها در زندگی خود برسیم. به همین خاطر باید ارزش های اساسی خود را در زندگی خود تشخیص دهیم. ارزش ها مثل قطب نما برای زندگی ما هستند، زیرا اگر ارزش های زندگی خود را بشناسیم، اضطراب ها، استرس ها و طوفان های زندگی نمی توانند شما را از اهداف و ارزش های که دارید، دور کنند. شما در هر شرایطی که باشید، باز به طرف ارزش های زندگی خود باز می گردید.

برای پاکسازی ذهن، شناختن اولویت های زندگی تان ضروری است

کم کم باید از کارهایی که در حیطه اولویت های شما نیستند، فاصله بگیرید. هر چند اوایل سخت است ولی، وقتی در مسیر اولویت ها و ارزش های زندگی قرار می گیرید، به زندگی ایده ال خود نزدیک می شوید و این باعث می شود که احساس رضایت درونی از خود داشته باشید.

بر روی هدف گذاری آگاهانه متمرکز شوید

زمانی که احساس رضایتمندی داشته باشید همه ی چیزهای خوب و زیبای اطراف تان را در زمان حال می بینید. یک پیشنهاد عالی برای شما این است که، اهداف تان را بطور هوشمندانه در زندگی تعیین کنید. اهداف زمانی هوشمندانه خواهند بود که قادر به دسترسی باشند. مثلا باید اهداف را 3 ماهه در نظر گرفت و برای رسیدن به آن زمان تعیین کرد و کارهای غیرضروری را در این مدت باید حذف کرد و بر روی کارهایی تمرکز داشت که به اهداف 3 ماهه شما مرتبط هستند.

چیدن اهداف هوشمندانه یعنی به گونه ای هدف های خود را برنامه ریزی کنید که به زندگی حال هم برسید. براساس اولویت های خود، اهداف 3 ماهه انتخاب کنید. اهداف را یکساله تعیین نکنید چرا که زندگی به سرعت در حال تغییر است و هدفی که این ماه برای شما مهم بوده، ممکن است ماه دیگر برایتان مهم نباشد.

هر 3 ماه اهداف تان ارزیابی کنید تا مطمئن شوید با اهداف کلی زندگی تان هم سو است یا خیر. ترجیحا اهدافی را انتخاب کنید که در زندگی و محیط کار مورد علاقه تان است. چرا که باعث شور و اشتیاق، احساس اصالت در زندگی، باعث درک معنای عمیق زندگی و احساس رضایت در زندگی می شود.

گرگ جانسون، نویسنده کتاب “زندگی هدفداری داشته باشید” می گوید: در زندگی روی مسیر متمرکز شوید، نه مقصد. لذت در به پایان رساندن کارها نیست، در انجام آن ها است.

فصل سوم : ساماندهی و مدیریت ارتباطات

نباید از این موضوع مهم غافل شد که ارتباطات، تاثیر عمده ای بر روی افکار و احساسات و زندگی ما می گذارد. شما می توانید از ارتباطات انرژی بیشتری برای انجام فعالیت هایتان بگیرید و یا بالعکس، بعضی از ارتباطات باعث استرس، اضطراب و سردرگمی در رفتار و زندگی می شوند. روابط نزدیک، صمیمانه و ارتباطات اجتماعی، انسان را شاد و سلامت نگه می دارند چرا که انسان اساسا به ارتباطات وابسته است. برای این که ارتباطات با کیفیت داشته باشید، نمی توانید اطرافیان تان را تغییر دهید اما، می توانید خود را تغییر دهید.

4 روش مهم برای تغییر خود:

اول: باید به خودآگاهی بیشتری نسبت به خودتان برسید

گوش دادن همدلانه

همدلانه گوش دادن یعنی چه؟

زمانی که شریک زندگی تان، یکی از اعضای خانواده یا شریک تجاری تان شروع به صحبت می کند، بدون قضاوت در مورد صحبت های او  و یا بدون این که آماده جواب دادن به او باشید، به حرف های او گوش فرا دهید. وقتی همدلانه گوش می دهید، گوینده احساس امنیت و اعتبار می کند و می داند که حرف هایش درک می شوند. در همدلانه گوش دادن نباید صحبت طرف مقابل را قطع کنید، اجازه دهید بر روی موضوع مسلط شود، نتیجه گیری ناپخته نکنید، آن چه را که از او شنیدید برای او بازگو کنید، این کار شما را به آن شخص نزدیک تر می کند و در ضمن باعث می شود از ذهن آشفته فاصله بگیرد.

تمرین دیگری که باعث می شود ارتباط بهتری با دیگران داشته باشید، صحبت کردن به شکل دوست داشتنی، مهربان، قابل احترام و با لحنی آرام و غیر تهدیدآمیز است، حتی اگر طرف مقابل هیجان زده یا عصبانی باشد. چون هر فردی لایق احترام و محبت است. این باعث آرامش و صلح درونی تان می شود. برای داشتن چنین عادتی، می شود از مدیتیشن استفاده کرد. تمرین هفت هفته ای مدیتیشن باعث افزایش عشق، رضایت، امید و علاقه می شود.

مقایسه ی نامطلوب خودتان با دیگران، یکی از علت های اصلی آشفتگی ذهنی و روانی است. مقایسه ی خود با دیگران، باعث احساسات منفی مثل تنهایی و حسرت می شود و از طرف دیگر ارتباطات از بین می رود.

برای این که از شر مقایسه خود با دیگران راحت شویم، 3 تمرین زیر را انجام دهید:

• پذیرش خود: بجای اینکه با شخص خود مقابله کنید، پذیرایش باشید. همین پذیرش باعث رهایی فکر و قدرتمندی شما می شود.

• چیزهایی را که می توانیدرا تغییر دهید.
• به شکل مداوم قدردانی تان را ابراز کنید.

مقایسه کردن، چشم ما را روی موهبت ها می بندد. موهبت ها و نعمت های زندگی را برشمارید، تا بدانید چقدر خوشبخت هستید.

دوم: برای پاکسازی ذهن، باید ابتدا از گذشته جدا شوید

چه دیروز باشد چه سی سال پیش، فیلم ذهنی تان را که مربوط به گذشته است، دور بریزید و به زمان حال فکر کنید. هر چه که می توانید حل و فصل کنید. اگر با کسی مشکلی دارید، خود را به چالش بکشید، و از زاویه دید او ماجرا را ببینید، شاید تجدید نظر کردید.

پیشنهاد بخشش بدهید هم به خودتان و هم به دیگران

بخشش خود و دیگران برای رشد معنوی ضروریست. باعث آرامش روحی و ذهنی شما می شود. ببخشید و احساس رنجش و عصبانیت تان را از فرد رها کنید، تا فکرتان مسموم نباشد. افراد زیادی در زندگی ما می آیند و می روند و هر کدام خصوصیات خودشان دارند و همه آن ها مربوط به گذشته هستند و گذشته مورد احترام است، باید از آن درس گرفت و از آن گذشت.

سوم: این که نسبت به شریک زندگی خود، تمرکز حواس و خودآگاهی داشته باشید               

متعهد شوید که با خودآگاهی، رابطه بهتری با شریک زندگی تان داشته باشید. مهم ترین رابطه، رابطه با شریک زندگی است که بر روی ذهن و روابط انسان تاثیر دارد. با تمرکز حواس و همدلی بیشتری با شریک تان در رابطه باشید. با این کار به او نزدیک تر می شوید. همیشه حضور کامل در رابطه با او داشته باشید و با تماس چشمی و تکان دادن سر و لمس، به حرف های او گوش دهید. به این شکل، او احساس امنیت، صمیمیت و اعتماد می کند. بدون قضاوت و بدون حاضر کردن جواب، به حرف های او گوش دهید و صحبت های او را بازگو کنید. برای بیرون رفتن با هم زمان بگذارید. این کارها باعث آرامش ذهن و شفافیت ذهن می شود.

چهارم: برای پاکسازی ذهن، باید بعضی افراد را رها کنید

افرادی که سلامتی ذهنی و روانی شما را تهدید می کنند را رها کنید، با آن ها خداحافظی کنید، تا باعث رنج و عذاب روح و روان تان نشوند.

فصل چهارم: ساماندهی و مدیریت محیط اطراف

همه شما می دانید که زندگی و محیط اطراف خود را از وسایل غیرضروری پر کرده اید که نه از آن استفاده می کنید و نه زیبا هستند. همین باعث توجه شما به آن ها و گرفتن انرژی تان و در نتیجه باعث می شود که توجه کمتری به اهداف و اولویت های زندگی خود داشته باشید.

برای پاکسازی ذهن، خانه تان را ساده سازی کنید

محرک های زیادی در میدان دید شما وجود دارند، که حواس تان را به خودشان جلب می کنند، حال در نظر بگیرید اگر خانه و منزلی به هم ریخته داشته باشید که پر از مجلات و کتاب های تلنبار شده و وسایل بدرد نخور، این شرایط چقدر می تواند باعث به هم ریختگی و آشفتگی ذهنی شما شده و تمرکزتان را بر هم زند؟ شما می توانید روزانه 10 دقیقه برای مرتب کردن منزل و محیط زندگی خود اختصاص دهید تا بعد از چند هفته، خانه ای منظم داشته باشید.

حتی فضای زندگی دیجیتالی تان را ساماندهی کنید، برنامه های اضافی، فیلم ها و سرگرمی های اضافی موبایل، دسکتاپ تان را حذف کنید. سعی کنید یک ساعتی از موبایل تان دور شوید. به جای آن به ورزش، نقاشی، خواندن کتاب یا یادگیری یک مهارت بپردازید.

همانطور که می دانید، دنیای دیجیتال نیامده که برود، آمده که بماند. پس این شما هستید که با درایت، باید دنیای دیجیتال تان را کنترل و مدیریت کنید تا بتوانید زندگی آرام، بدون استرس و اضطراب داشته باشید.

بنابراین برای رسیدن به هدف پاکسازی ذهن، بهتر است که برای فعالیت هایی که در زندگی دارید، بین آن ها اولویت ها را تشخیص دهید و برای آن ها وقت اختصاص دهید و فعالیت های غیرضروری را حذف کنید. اهداف محدودی را دنبال کنید. مثلا داشتن 3 هدف در طول روز تا بتوانید متمرکزتر اقدامات را انجام دهید. در بین کارهای تان، زمانی را در نظر بگیرید و استراحت کنید و نفس عمیق بکشید و به زیبایی ها فکر کنید یا به آن ها خیره شوید و فقط لذت ببرید.

دوره های هفت روزه از دنیای دیجیتالی تان فاصله بگیرید و با اشخاص واقعی که کارهایی در دنیای واقعی انجام می دهند، وقت بگذارنید. در نهایت متوجه می شوید که چقدر باعث کم شدن استرس تان خواهد شد. حتی زمانی که به استراحت کردن در تنهایی یا گذراندن با خانواده یا دوستان سپری می شود، پاد زهری عالی، برای آشفتگی ذهنی است.

این موضوع مهم را یادآوری کنیم که، وقتی که شما برای شروع کاری اقدام می کنید، روند کار، شما را با خود می برد و اگر انجام کار را به تعویق بیاندازید، باعث کم شدن انگیزه و انرژی تان برای انجام آن کار می شود. در نتیجه ی کم شدن انرژی، ناخودآگاه دچار حواس پرتی می شوید و کارهای تان را به تعویق می اندازید. این چرخه ی باطلی است که ذهن تان را، دچار اضطراب می کند.

پس مهم ترین وظایف تان را در روز مشخص کنید و هدف خود را از انجام آن کارها هم مشخص کنید. چرا این کار را می خواهیم انجام دهید؟ چه سودی برای شما دارد؟ چه احساسی به شما دست می دهد اگر آن را انجام دهیم؟

بهتر است کارهای زندگی خود را با خودآگاهی انجام دهید تا در زمان حال زندگی کنید و از انجام کارهای تان، لذت ببرید. مثلا با خودآگاهی بیشتری غذا بخورید، به آماده شدن غذا، به بو و رنگ و مزه غذا توجه کنید و از خوردن آن لذت ببرید و از دستانی که آن ها را آماده کرده اند، قدردانی کنید.

با خودآگاهی خانه را مرتب و تمیز کنید، با خودآگاهی قدم بزنید و از صدای قدم های تان، خش خش برگ ها، صدای پرندگان لذت ببرید. با خودآگاهی ورزش کنید و در طبیعت سیر کنید. این خودآگاهی باعث کم شدن استرس و اضطراب و بهتر شدن خلق و خو شما می شود و راحت تر می توانید به پاکسازی ذهن بپردازید.

در پایان این را بدانید که توجه کردن به اطراف تان و محیط زندگی تان، محیطی که در آن ورزش می کنید یا قدم می زنید یا کاری انجام می دهید، کمتر شما را درگیر افکار و حواس پرتی می کند و بیشتر در زمان حال زندگی می کنید.

نتیجه گیری:

در پایان برای این که افکارتان را مدیریت کنید و ذهن آرامی داشته باشید، باید تمرین کنید، تا آن را کنترل و مدیریت کنید. ولی اگر ذهن را به حال خود رها کنید هیچ وقت پاکسازی ذهن اتفاق نخواهد افتاد و ذهن میمونی شما از این شاخه به آن شاخه می پرد و رویا پردازی می کند و افکار قدیمی را شخم می زند. با تغییر واکنش ها و عادت های زندگی تان، می توانید تاثیری خوبی بر روی افکار و ذهن تان داشته باشید.

با تنفس متمرکز و مدیتیشن، با مشخص کردن ارزش های اساسی زندگی خود و اولویت های زندگی تان، علایق تان را دنبال کنید. همچنین روابط تان را سر و سامان دهید، خانه و دنیای دیجیتالی تان را منظم و ساده کنید و کارهای که با ارزش ها و اولویت های تان در ارتباط هستند را به تعویق نیندازید تا به تدریج ذهن و افکار تان را تحت کنترل خود در آورید.

خرید کتاب پاکسازی ذهن