کوچینگ، افق‌های پیش رو | فرایش لایو

کوچینگ، افق‌های پیش رو | فرایش لایو

پیمان زنگنه

 

لایو اختصاصی سید محمدامین قاسمی زاده (کوچ و مدرس توسعه فردی و سازمانی) و دکتر اصغر محمدی فاضل (کوچ حرفه ای و عضو فدراسیون جهانی کوچینگ ICF) با موضوع، کوچینگ، افق های پیش رو.

صحبت‌های خودمان را با این سوال نسبتاً شخصی شروع کنیم؛

چطور با کوچینگ آشنا شدید و چرا کوچینگ را انتخاب کردید؟

من در سال ۲۰۰۶ در یکی از موسسه های بین المللی دفاتر سازمان ملل متحد در  دانشگاه کمبریج مشغول به کار شدم و یک پروژه مشترک داشتم که برای چندین سازمان و دانشگاه کمبریج بود.

در آن زمان من علاقه زیادی به ورزش به والیبال داشتم و بعد از حدود چندین ماه در مارس ۲۰۰۶ ورزش والیبال را شروع کردم، دو یا سه ماه از این اتفاق می گذشته که به عنوان کاپیتان والیبال آن جمعی که حدودا صد نفر بودند، انتخاب شدم. البته از این جمع صد نفره ای که گفتم، تعداد زیادی هیچ وقت آنجا حضور نداشتند و در حال سفر بودند.

یک روز به من اطلاع دادند که قرار است امروز یک جلسه ای با مدیران و معاونین داشته باشیم. (در آن جا سیستم اداری به گونه ای است که برای هر بخش مدیر و معاونین مجزا وجود دارد)

در این جلسه که تقریباً ۷ نفر بودیم، از یکی از مسئولین موضوع جلسه را پرسیدم که گفت موضوع خاصی نیست و فقط قرار است یک نفر کوچ بیاید. من اولین بار بود که به طور مشخص یک کوچ را از نزدیک می دیدم و آن جا بود که یک خانم به اسم ناتاشا واکر به عنوان کوچ آمدند و شروع به توضیح دادن این سوال کردند که کوچ کیست و کوچینگ چیست؟

 

 

این توضیح و اثرگذاری باعث شد که یک اقدام جدی برای این کار انجام دهم و اثرات فرآیند کوچینگ را در مجموعه ای که مدیریت آن را بر عهده داشتم به وضوح دیدم. علاقمندی من به این حوزه باعث شد در این راه قرار بگیرم و در حال حاضر من کوچینگ را زندگی می کنم.

گفتگو امروز ما راجع به کوچینگ، افق های پیش رو است. همه ما می دانیم که دنیا دستخوش تغییرات خیلی زیادی شده، هیچ کس فکر نمی کرد زمانی یک چیزی موزی و منحوس به اسم کووید-۱۹ بیاید و این گونه همه چیز را دچار دگرگونی کند و روابط، کسب و کارها و حتی شیوه زندگی و خیلی چیزهای دیگر را تغییر دهد.

به طبع خیلی از مشاغل، زندگی ها و به طور کلی روند زندگی نه فقط در ایران بلکه در کل جهان تغییر کرده است. خیلی از کسب و کارها مجبور شدند تعطیل یا تغییر کنند، خیلی از آن ها جان تازه گرفتند. از طرفی در زندگی راحت تر ارتباط برقرار می کردیم با اینکه خیلی قدر این ارتباط را نمی دانستیم اما الان شاید حسرت یک دقیقه در آغوش کشیدن عزیزان و دوستان مان را داشته باشیم.

در این میان مجموعه ها، کسب و کارها و خدمات زیادی به میدان آمدند تا در این شرایط کرونا دست به کار شوند و به جامعه جهانی، به مردم و به سرمایه های روانشناختی آن ها کمک کنند. مثلاً روانشناسان به یک نحوی اقدام کردند، مشاوران در حوزه های مختلف کسب و کار و … به یک نحو دیگر وارد شدند.

بخش‌های مختلف دیگر هر کدام آنچه که در توان داشتند را عرضه کردند و خالصانه و مخلصانه به دیگران کمک کردند. از طرفی هم یک سری بخش های دیگر آمدند تا کمک کنند و البته درآمد هم کسب کنند.

به طور کلی تغییرات شگرفی رخ داد یا بهتر بگوییم انقلابی در دنیا اتفاق افتاد که هم من و هم شما در جریان هستید، خوب کوچینگ نیز به طبع مجبور شد تغییراتی ایجاد کند. برای مثال فدراسیون بین المللی کوچینگ ICF دائماً در این هفته (هفته جهانی کوچینگ) وبینارهای مختلفی در رابطه با کرونا برگزار کرد و راجع به این صحبت کرد که در این شرایط کوچینگ چگونه می تواند به مراجع کمک کند.

سوالی که اکنون ذهن ما را درگیر خواهد کرد این است؛

کوچینگ در این شرایط چطور به انسان ها کمک خواهد کرد؟ و به طور مشخص آینده کوچینگ چه خواهد شد و به چه سمتی خواهد رفت؟

این یک سوال کلی است که می‌خواهیم به آن بپردازیم که آینده، چشم انداز و افق کوچینگ چه خواهد شد و قرار است چه کمک ها و خدماتی در این ایام و شرایط به ما ارائه دهد؟

بله همانطور که فرمودید، به هر حال موضوع کووید-۱۹ و اتفاقاتی که بعد از کرونا افتاده بدون تردید بشر را به دو بخش قبل و بعد از کرونا تغییر خواهد داد اما، این را در تعاملات سیاسی، اجتماعی و مذهبی نیز می‌بینید. شاید بشر کمتر تجربه این را داشته باشد که به یک دلیل مشترک، بسیاری از اتفاقات، تجمعات و رویکردها با همدیگر تعطیل شوند.

در تمام دنیا ممکن است در یک قسمت عزا و در قسمتی دیگر جشن باشد و در کل یکجا اتفاقی مثبت و جای دیگر اتفاقات منفی در حال رخ دادن باشد. تعدادی از بیزینس ها در حال ضرر و برخی در حال سود کردن، باشند ولی اینکه کل بشر به صورت یکپارچه تجربه مشترکی را داشته باشد برای اولین بار است.

خوب به نظر من می تواند تجربه ای بی بدیل و شاید یک تلنگری هم برای ما باشد. پیامی که به خصوص برای انسان هایی که ادعای باسوادی و فرهیختگی و نخبگی شان می شود، این است که؛ به کجا چنین شتابان!

این همه طراحی و ساز و کارهایی که برای سناریوهای مختلف می نویسیم، حتی ما در خیلی از بحث‌های مدیریتی مثلا مذاکره سناریو درست می کنیم و با این رویکرد جلو می رویم و به خود می گوییم اگر آن ها این پیشنهاد را دادند، این کار را می کنیم و اگر قبول نکردند این کار را انجام می دهیم و شما می‌بینید که یک مجموعه یا سناریو خیلی بزرگی ایجاد می شود که طبق آن پیش خواهیم رفت.(کارهای مدلینگ را می توانید با کامپیوتر انجام داد و جلو برد)

اما چیزی که مسلم است این است که همانطور که شما فرمودید، دیگر نمی شود با روش‌های قبلی کار کرد حتی بیزینس هایی که برای این کار خودشان را آماده می کردند. ما از IT ، شبکه و بیت کوین به روزتر نداشتیم و حتی خیلی از شبکه‌های بزرگ مثل گوگل که به عنوان یکی از پیشتازان بی بدیل و بی رقیب یا کم رقیب است، ببینید چطور در یکی دو ماه اول از خیلی از سرویس ها جا ماندند و چطور مجبور شدند یک سری از خدماتشان را به حالت معلق یا غیرفعال درآوردند.

ما حتی در حوزه IT نیز این تغییرات را تجربه کردیم، در بحث شبکه مثلاً ZOOM با توجه به اینکه به هر حال یک مجموعه گسترده است، چندین رقیب جدی داشت مانند GO TO Meeting و … ولی همگی در این شرایط جا ماندند. در حال حاضر حدود ۳ ماه از این پاندمی یا کووید-۱۹ می گذرد اما با این وجود وقتی وارد صفحه اول ZOOM می شوید، می بینید که نوشته شاید ما نتوانیم خدمات مناسبی را به دلیل حجم زیاد مراجعات، ارائه دهیم.

شما خیلی از سرویس های رایگان و آنلاینی که وجود داشت را وقتی مراجعه می‌کنید، می‌بینید پولی شدند و حتی عرضه کنندگان تولیدات داخل نیز در همین عرصه وبینار، به هر حال ۳ یا ۴ تا عرضه کننده در کشور وجود دارد که یکی از بهترین نمونه های آن Sky room است که حتی خدماتی به آموزش و پرورش نیز ارائه داده است.

ما به عنوان یکی از مشتریان جدی Sky room، تقریباً تمام فروردین و بخشی از اردیبهشت را سرویس نداشتیم و کلا سیستم قطع بود و گروه های پشتیبانی هر روز صبح پیام می دادند که الان سرور از کار افتاده و … . در نهایت مجبور شدن یک کاری انجام دهند. من همه این موارد را گفتم که به این نکته تاکید کنم که نمی شود معلم، کوچ، استاد دانشگاه، کاسب یا راننده باشیم و همچنان بخواهیم رفتارهای سابق را داشته باشیم و به شیوه و روش های قبل عمل کنیم.

بی تردید ما باید تغییراتی در فرآیندهای خود ایجاد کنیم و چاره ای جز این نیز نداریم. این به این معنی است که جز قبول این شرایط و ایجاد تغییرات راهی نداریم و این انتخاب ما نیست که بگوییم خوب حالا ما این کار را انجام می دهیم یا نمی دهیم. یعنی اگر شما بخواهید در این بازار، فضا و اتمسفر زندگی کنید و زنده بمانید باید تغییراتی را اعمال کنید، همانطور که مجبور هستید ماسک بزنید مجبور هستید با ماسک نیز رفتار کنید.

حالا فکر می کنید کوچینگ در این شرایط چه نقشی می تواند ایفا کند؟ کوچ ها در حال حاضر چطور می‌توانند نقش حمایت کننده داشته باشند؟ چه به انسان ها در حوزه فردی، زندگی و کسب و کار و حتی برای خارج شدن از چالش کووید-۱۹ چه نقشی می تواند ایفا کند؟

چرا که در حال حاضر همه در حال دست و پنجه نرم کردن با این چالش هستند. یک آماری را دیدم که خیلی آمار عجیبی بود، از هر ۵ کسب و کار، ۴ تای آن بابت کرونا آسیب دیده اند و این آمار خیلی زیادی است. تقریبا حدود ۹۰٪ از کسب و کارها از طریق کرونا آسیب دیده اند و اینجا کوچ ها چه نقشی دارند و چطور می‌توانند به کسب و کارها کمک کنند و از طرفی چطور می توانند به انسان ها کمک کنند در بحث پایین آمدن میزان تاب آوری و اضطراب هایی که پیش آمده و سرمایه های روان شناختی که آسیب دیدند و خیلی از اتفاق های دیگر. در شرایط کنونی کوچ چه نقشی دارد و نقش کوچینگ چه تغییری کرده و باید به چه سمتی پیش رفت؟

ببینید شما به عنوان یک کوچ حرفه ای در حال فعالیت هستید، در فرآیند کوچینگ اساساً هیچگاه خودمان پشت فرمان نیستیم و پشت هدایت زندگی نیستیم اما، ممکن است خود ما مشاور، منتور یا روانشناس باشیم ولی وقتی که داریم به عنوان پیشکسوت کوچینگ به صورت حرفه‌ای به عنوان یک انسانی که کار کوچینگ رو انجام می دهد و نه لزوماً مدیری یا کاسبی که از کوچینگ استفاده می کند.

ما زمانی که کار کوچینگ انجام می دهیم مهم ترین نقشی که به خودمان و مراجع یادآوری می‌کنیم این است که، من قرار نیست که شما را هدایت کنم. چیزی که مسلم است، در این مسیر یک سری آرمان‌ها دارید که با استفاده از ظرفیت ها، تجربیاتی و ارتباطی که دارید و آموزش‌هایی که دیده اید و مُدل هایی که می شناسید، مجموعه کارهایی که مراجع می خواهند انجام بدهند را از چندین زاویه به آنها نشان می دهید. و شاید بهترین مثال برای کوچینگ این است که ما موقعی که رانندگی می کنیم مثلاً از این نقشه های دیجیتال استفاده کنیم که به ما بگوید که الان شما از این نقطه می خواهید به این نقطه بروید، بنابراین بهترین مسیر این است.

کوچ ممکن است گزینه های دیگری هم به ما نشان دهد اما هیچگاه این را نخواهید دید که به جای شما تصمیم بگیرد، بلکه کوچ خودش را با شرایط و انتخاب های شما وفق خواهد کرد و همراه شما خواهد بود.
لذا ما در حوزه کوچینگ بدون تردید یکی از مهم ترین وظایف مان همراهی با مراجع برای رسیدن به موفقیت است و برای اینکه موفقیت اتفاق بیفتد بدون تردید باید از یک سری امکانات، ظرفیت ها و توانمندی ها استفاده کرد.

در شرایط این چنینی و وضعیتی که به هر حال اضطراب در جامعه است و بسیاری از زمینه هایی که به عنوان زمینه های فرهنگی بوده ممکن است خاموش یا روشن شده باشند، یعنی مثل خیلی از بیماری های زمینه ای، خیلی از مشکلات که تا به حال خودشان را نشان نمی دادند یا یک عده ای که ممکن است یک خورده طلب های داشتند و در شرایط جدید تماس می گیرند و شما پیش خودتان می گوید واقعا این شخص به این چند صد تومان پول نیاز دارد که تماس گرفته است؟ این نشان می دهد که شرایط در حال تغییر کردن است.

شاید به جرات بتوان گفت که اینجا است که اتفاقاً نقش بی‌بدیل کوچ می تواند خودش را نشان دهد، که چطور در کنار یک مراجع که خودش بهتر از هر کسی می داند در چه شرایطی است و خودش بهتر از هر کسی می داند کجا می خواهد برود، اما با توجه به اتفاقاتی که در حال حاضر افتاده -مثل یک بوکسور که یک مشت اضافه خورده یک کمی همچنان گیج است یا مثل کسی که یک تصادف مختصر کرده همچنان غبار جلویش را گرفته است- کوچ می تواند یک نوری را بیندازد و گزینه‌هایی را فعال کند.

بنابراین کوچینگ این جا می تواند کمک شایانی به ما کند.
به همین جهت است که طبق اشاره ای که فرمودید در حال حاضر ICF به صورت جدی روی موضوع رابطه کوچینگ و تاب آوری اصرار می ورزد.

فقط آن هایی که از روش‌های درمانگری و … استفاده می کنند به دنبال کشف دلایل هستند مثل روان درمانگر ها و … ، در حالی که کوچینگ به دنبال این نیستیم که دقیقاً بدانیم، چرا این اتفاق در زندگی کسی رخ داده است. همین که بدانیم این حادثه اتفاق افتاده کفایت می کند. ببینید ما دقیقا شرایط مان مثل این است که یک جایی تصادفی -یک تصادف مختصری- رخ داده است و ما سر صحنه رسیده ایم، طبیعتا آن لحظه اگر ببینیم کسی آن جا دراز کشید یا دارد از بینی ش خون می آید، دیگر نمی آییم بگوییم؛ گواهینامه ها را بیاورید که ببینیم مقصر کیست؟ اصلا وقت این حرفا نیست!

شما وقتی تاب‌آوری افراد را بالا می برید و وقتی یاد می دهید به جامعه این تاب‌آوری را داشته باشند. بین تصادف اتفاق افتاده و آن کسی که الان از بینی ش خون می آید، که حالا ممکن است فرزند یا عزیز شما هر کسی دیگر باشد و حتی ممکن است خیلی احساساتی شده باشید اما، الان در واقع دعوا کردن و به دنبال مقصر گشتن هیچ کمکی به موضوع نمی کند و این در حوزه کوچینگ بسیار می‌تواند موثر باشد، هم برای کسانی که از خدمات کوچینگ استفاده می کنند و هم به نظر من برای کوچ های حرفه ای.

 

 

حتی ما کوچ های حرفه ای هم اگر بخواهیم به شکل سنتی، اگر چه خود کوچینگ عمر زیادی ندارد که بخواهیم بگوییم کوچینگ سنتی چیست اما، کوچینگ کلاسیکی که همه دنیا روی آن توافق داریم و اگر قرار باشد در این شرایط مثل کوچینگ اضطراری بخواهیم با کوچینگ کلاسیک برخورد کنیم در حال حاضر در این شرایط جواب نخواهد داد.

لذا ما نیز باید یک مقداری بتوانیم عضلات مان را بکشیم و بتوانیم با شرایط جامعه انعطاف داشته باشیم. اتفاقاً همانطور که شما اشاره کردید، اینکه خود کوچ ها دائما روی این تمرکز دارند که در شرایط مختلف مراجع را توانمند و خلاق ببینند و از نقاط قوت آن ها استفاده کنند.

فکر می‌کنم الان که شرایط این گونه است، خود کوچ هم به عنوان یک فرد که حالا احتمالاً سلف کوچینگ برای خودش انجام می دهد، به خود خواهد گفت در حال حاضر من باید چه کار کنم؟ در این شرایط کرونا برای کسب و کار کوچینگی خودم چه راهکار های را اتخاذ کنم؟

به نظر من کوچ باید دنبال این باشد که الان با وجود این تهدیدها و چالش هایی که به وجود آمده، در دل این چالش ها چه گوهر، فرصت و نقاط قوتی وجود دارد و چه امکاناتی موجود می باشد تا از آن ها استفاده کند و خودش را با شرایط وفق دهد و اگر نتواند این کار را انجام دهد کمی جای تعجب دارد، چرا که انتظارات از خود کوچ ها بالاتر از این حرفا است، چرا که کوچ باید بتوانند در سریع ترین زمان خودشان را با شرایط وفق دهند و به قول شما خیلی شرایط را اضطراری ببینند که به سرعت تغییرات ایجاد کنند. کوچ ها باید ببینند چه توانمندی‌هایی دارند که بتواند روی آن ها متمرکز شده و بعدش بر اساس آن توانمندی‌ها، با خلاقیت ها و نقاط قوتی که دارند، خدمات خود را ارائه دهند و ببینند نیاز مراجع شان دقیقا چیست.

اتفاقا می خواهم از همین پیش مقدمه استفاده کنم برای اینکه ببینیم در حال حاضر خود کسب و کار کوچینگ دچار چه تغییراتی خواهد شد؟ شما یک اشاره کردید که کوچ های که می خواهند کلاسیک رفتار کنند یا به سبک قدیم پیش بروند در شرایط کووید-۱۹، احتمالاً دچار یک سری چالش ها خواهند شد.

اکنون سوال من از شما این است که از این به بعد باید چیکار کنیم؟ کوچ ها چطور خود و خدماتشان را معرفی و ارائه می کنند؟

اصلا خود این نحوه ارائه خدمات به چه سبکی خواهد بود؟ و در چه کانالی، به چه شکلی و ساختاری می‌توان این خدمات را ارائه داد؟ و در کل چشم انداز کوچینگ به چه سمت خواهد بود؟ چون حداقل تا مدت زیادی ما با این پاندمی(کرونا) دست و پنجه نرم خواهیم کرد و احتمالا در دوران پسا کرونا هم خیلی تغییر چشمگیری با دوران کرونا ایجاد نخواهد شد، چرا که این تغییر و دگرگونی اتفاق افتاده و حالا این ما هستیم که باید خودمان را با این شرایط وفق دهیم.

نکته که در مقدمه مطرح کردید من را یاد این بیت جامی انداخت؛

ذات نایافته از هستی بخش، چون تواند که بود هستی بخش

در واقع ذاتی که خودش نمی تواند این تحمل و تاب آوری را در خود ایجاد کند یا آن کسی که نمی تواند در خودش این تغییر را ایجاد کند، اگر بخواهد در مسیر کوچینگ قدم بردارد که می شود مثل ضرب المثل کوری که اساکش کور دیگر باشد ، این گونه نمی شود اقدامات هوشمندانه ای انجام داد‌. ما باید قبل از هر چیزی اگر قرار است که مخاطب مان جامعه کوچینگ باشد و بخواهیم با کوچ های همکار خودمان صحبت کنیم، این است که باید اول از خودمان این تغییر را شروع کنیم.

 

همانطور که من در اول لایو خودم را معرفی کردم و گفتم، با افتخار یک معلم هستم. این در واقع صحبتی است که من با دوستان دانشگاهی می کنم، دوستانی که حالا چه در گروه ها و فضای مجازی ارتباطی داریم، آن جا من می گویم واقعا دیگر دوران اینکه دانشجو بیاد و بگویید که استاد می شود ایمیل تان را داشته باشم؟ و استاد در جواب بگوید مثلا این ایمیل دخترم هست شما ایمیل بزنید او به من اطلاع خواهد داد! این دوران خیلی وقت است که تمام شده.

خوب شما همین اتفاق را دیگر نمی توانید بپذیرید که من استاد دانشگاه هستم، احترام فرد جایی نرفته است ولی دیگر زمان داشتن اینطور ذهنیت ها به طور کامل به پایان رسیده است.

به نظر من بهتر است در این زمان به مطالعه بپردازید، به باغچه خانه تان رسیدگی کنید یا مثل من، خودتان را با نوه سرگرم کنید. یعنی دیگر ادعای استاد دانشگاه و معلمی نباید داشته باشید. همین الان در حوزه آموزش و پرورش ببینید، آیا معلم های سنتی می توانند ادامه بدهند؟ آن هم در این شرایط و ساز و کارهای که وجود دارد.

خود ما یک زمانی بدون تعارف شماره موبایل استاد را جزء مسائل خیلی مهم و شخصی می دانستیم.
لذا آن چیزی که در مورد کوچینگ می توانم بگویم این است که در حال حاضر، شاید این حرفی که میخواهم بگویم تلخ باشد اما، درست است بسیاری صدمه دیدند و همانطور که فرمودید از هر ۵ کسب و کار، ۴ تای آن آسیب دیده اند حتی در برخی کشور ها آمار ۸۳٪ آسیب دیدگی را گزارش داده اند و این آسیب در حوزه کوچینگ نیز به همین شدت بوده است اما، من سوالم این است که، آیا شما بعد جریان کووید-۱۹ سرتان خلوت شد یا برعکس شلوغ تر شده؟

خوب به طبع برای کوچینگ خیلی شلوغ تر شده!

یعنی اینکه شما از طرفی می توانید بگویید که من پزشک ام یا در درمانگاه کار می کنم و تعداد مراجع من زیاد شده، چرا که این به پیرو اتفاقی که افتاده است ولی، این به این معنی است که شما در حال حاضر آدم سودمندتری هستید و بیشتر به شما نیازمند هستند.

من چند روز پیش به یکی از دوستانم داشتم صحبت می کردم، او می گفت من از سال ۹۹ صبح نداشتم و همه کارهایم از ظهر شروع می شد. به طبع خود من در سال ۹۹ در آرزوی یک شب و روز آسایش، آرامش و یه دل سیر خواب راحت بودم، خوب نمی شود اگر قرار است که من یک کوچ باشم و بگویم خوب آقای فاضل شما دیگر آردت را الک کردی، الکت را هم آویختی و دیگر دوران بازنشستگی هست و در روز نهایتا ۲ ساعتی کار کوچینگ انجام بده، اینطور نمی شود و جواب نخواهد داد.

توصیه من و چیزی که من می خواهم به جامعه بگویم این است که، اگر واقعا قرار است این سودمندی اتفاق بیفتد، هر کس از هر زاویه ای فکر می کند، یعنی اگر نیاز را به سودمندی می بیند، اگر وجدان کاری هست، اگر نان حلال هست و در هر صورت می خواهد کاری برای خلق خدا انجام دهد، در این روز ها من توصیه اکید می کنم که مطالعه کند. اگر کوچ وقت آزاد دارد که نمی داند که چه کار انجام دهد، حتما حتما مطالعه داشته باشد آن هم در عصری که عصر اطلاعات نامیده می شود.

دقیقا نکته همین جا است شاید کسی که در یک مغازه یا در یک هتل کار می کند ضرورت نداشته باشد که چیزی یاد بگیرد ولی برای یک کوچ یادگیری مهم ترین اصل است. در حوزه پزشکی حتی با اینکه قدیمی ترین حوزه است شما وقتی به یک پزشک مراجعه می کنید شاید گاهی جواب “من نمیدانم” را بشنوید.

بنابراین ما کوچ ها با گفتن واژه نمی دانیم با عطش و ذات یادگیری خودمان مبارزه نکنیم و بالعکس تلاش کنیم برای خود و دیگران هستی بخش باشیم.
یک جمله خیلی معروف و متداولی است که می گوید اگه ما تغییر نکنیم و چیزی را تغییر ندهیم، نمی توانیم انتظار نتیجه ی متفاوتی داشته باشیم. در حال حاضر شرایط تغییر کرده و یک جورایی ما محکوم هستیم به تغییر کردن چرا که اگر تغییر نکنیم نتیجه هم تغییر نخواهد کرد.

مهم ترین نکته ای که من در مطالب شما متوجه شدم اینکه ما دائما باید در حال تغییر باشیم و اگر دنبال یک نتیجه متفاوت هستیم یک کار و اقدام متفاوت انجام دهیم یا حداقل عادت ها و رفتارمان را تغییر دهیم.

خود من به شخصه همیشه ترجیح می دادم مراجعین رو به صورت حضوری داشته باشم اما شرایط ایجاب کرد که من برم به سمت مراجع غیرحضوری، آنلاین و تلفنی. در صورتی که من تاکید داشتم که باید مراجع رو ببینم تا بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم اما خوب این مهارت را تقویت کردم تا بتوانم در بستر آنلاین هم این ارتباط، با شنیدن صدا مراجع برقرار شود. بعد متوجه شدم که کوچینگ تلفنی و آنلاین چقدر موثرتر، جذاب تر و اثربخش تر است و راحت تر می توانم به آن فرد کمک کنم. این تغییر خیلی می تواند کمک کننده باشد. در مقابل اگر ما بایستیم و هیچ کاری نکنیم خوب هیچ اتفاقی هم نخواهد افتاد.

واقعا این نکته، نکته طلایی است که حتما بخشی از زمان خودمان را به مطالعه و توسعه فردی مان اختصاص دهیم.
در عصری که دائما اتفاقات جدیدی رخ می دهد و شرایط تغییر می کند، نه تنها در حوزه کوچینگ بلکه در همه ی زمینه ها و کسب و کار ها این اتفاق می افتد! باید افراد در فکر این باشند که با مطالعه و توسعه فردی سعی کنند کسب و کار سنتی خودشان را به سمت آنلاین شدن پیش ببرند.

به نظر من اکنون کوچ ها خیلی به این سمت پیش می روند. من به شخصه در هفته کوچینگ آنقدر وبینارهای رایگان باکیفیت و حرفه ای توانستم شرکت کنم که شاید اگر در زمان کرونا نبود این اتفاق نمی افتاد و اساتید کوچ ترجیح می دانند در یک سمینار یا گردهمایی این کار را انجام دهند.

به طبع سلف کوچینگ نیز خیلی می تواند کمک کند، بنابراین افراد سعی کنند یاد بگیرند و روی خودشان کار کنند، حتی اگر نخواهند سراغ یک کوچ حرفه ای بروند.
توصیه می کنم برای سلف کوچینگ حتما کتاب سوالاتت را تغییر بده تا زندگیت تغییر کند را مطالعه کنید، چرا که در سلف کوچینگ و طراحی سوالات می تواند بسیار موثر واقع شود.

خیلی از ما هنوز منتظر هستیم کرونا از بین برود تا بعد یک کار یا اقدامی انجام دهیم.
یکی از مهارت های که از لحظه ای که ما کوچ ها اقدام به یادگیری کوچینگ می کنیم داشتن گوش شنوا است. از آن جایی که رساله دکترا من در رابطه با موضوع ادیان بوده و بررسی تنوع زیستی در خلقت را بررسی می کردم، وقتی این موضوعات پیش می آید، من به ادیان الهی که مراجعه می کنم مثلا میبینم راجع به این موضوع چه گفته شده. مثلا راجع به گوش شنوا من در قرآن به اندازه دانشی که داشتم و بررسی های که انجام دادم، من می خواهم بگویم که از نظر من گوش شنوا در قرآن و اسلام مربوط به آیه فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ می باشد.

در واقع در این شرایط توصیه ای که نه از زبان من و هیچ کدام از ما انسان ها نیست و خالص است، اینکه هر کسی در هر کار است(کوچ ها، کاسب ها و ‌…) نمی تواند بگوید من صنف پدری و اجدادم اینگونه بوده و دیگر نتیجه نخواهد داد.

اگر در یک جمله بخواهید جمع بندی کنید، کوچ ها باید چه کار کنند؟

تنها جمله این است که نباید سر جای خودمان بایستیم بدون هیچ تغییر و بدون هیچ پیشرفتی.
اگه بخواهم یک مثال برای این موضوع بزنم مثل فساد مالی می ماند که در حال حاضر وجود دارد.
هر چقدر به این فساد بی توجهی شود به نسبت خطرناک تر و بدتر خواهد شد، درست شبیه به یک جوش سطحی است که در اثر بی توجهی به یک توده تبدیل خواهد شد.

در این گفتگو سعی کردیم شما را با مفهوم کوچینگ و افق ها و چالش های که در شرایط و زمان های مختلف ممکن است به وجود بیاید را بررسی و راهکارهایی را ارائه کردیم.

مقالات مرتبط

دیدگاه

0 نظر تاکنون ارسال شده است